بدون شرح
سفر حج باباجون
یسنا والیسا
جشن عقد عمو احسان
دخترم ازشانس بدت برای عروسی مریض شدی اصلا حال وحوصله نداشتی ...
نویسنده :
مامان یسنا
0:33
برای یسنای عزیزم
هر کدام از ما که به دنیا میآییم قدم در جادهای میگذاریم به نام زندگی که من اسم آن جاده را موفقیت میگذارم. پس قوهی تخیل خود را بالا میبریم و ببینیم که چهقدر آدم همراه ما در این جاده قدم گذاشتهاند. این جاده هم مثل بقیهی مسیرها چاله و چوله زیاد دارد (سختیها و مشکلات غیر منتظره). در این مسیر حیوانات خطرناکی هستند که قصد آزار ما را دارند (حوادث ناگهانی ناراحتکنندهای که ممکن است در جنگ با آنها شکست بخوریم) و آدمهایی که خیر و صلاح ما را نمیخواهند و میخواهند که ما از مسیر عقب بمانیم (منظور افرادی هستند که نمیتوانند موفقیت ما را ببینند...
نویسنده :
مامان یسنا
15:43
پوشک گیرون
بدون تو...
شعری زیباازاستادشهریار
آهسته باز از بغل پله ها گذشت در فكر آش و سبزي بيمار خويش بود اما گرفته دور و برش هاله ئي سياه او مرده است و باز پرستار حال ماست در زندگي ما همه جا وول ميخورد هر كنج خانه صحنه ئي از داستان اوست در ختم خويش هم بسر كار خويش بود بيچاره مادرم هر روز ميگذشت از اين زير پله ها آهسته تا بهم نزند خواب ناز من امروز هم گذشت در باز و بسته شد با پشت خم از اين بغل كوچه ميرود چادر نماز فلفلي انداخته بسر كفش چروك خورده و جوراب وصله دار او فكر بچه هاست هرجا شده هويج هم امروز ميخرد بيچاره پيرزن ، همه برف است كوچه ها او از ميان كلفت و نوكر ز شهر خويش آمد بجستجوي من و سرنوشت من آمد چهار طفل دگر هم بزرگ كر...
نویسنده :
مامان یسنا
9:04
دنیای من یسناست
دختر قشنگم امیدوارم منو ببخشی خیلی وقته وبتو اپ نکردم دسترسی به اینترنت نداشتم دخترم داری روز به روز بزرگتر میشی بزرگ شدن وقد کشیدنتو حس میکنم نمیدونم بگم خوشحال میشم از بزرگ شدنت یا ناراحت! دوست ندارم بزرگ شی چون دلم نمیخواد ازم دور شی دوست ندارم وارد جامعه ای بشی که هیچ کس با هم دوست نیست هر کس یه جور تیشه به ریشه اون یکی میزنه دوست دارم همیشه در کنارم باشی از وقتی اومدی دنیای من شدی پس هیچوقت ازم دور نشو عروسکم همیشه در کنارم بمان وبچگی کن
نویسنده :
مامان یسنا
14:58